از کارمندی به فریلنسری من – قسمت آخر

فهرست مطالب

سلامی دوباره

دوستان دو قسمت قبلی رو اگر نخوندین لینک میکنم اول اونا رو بخونید بعد ادامه ش :

شروع کارم به عنوان طراح سایت از کجا بود؟

شروع کارم به عنوان طراح سایت از کجا بود؟ – قسمت دوم

خب رسیدیم به پول ندادن مشتری ها و کم کم شرکت از هزینه ها برنیومد و یک مدت دو نفر دیگه از بچه های شرکت دست گرفتن اونا هم نتونستن کاری کنن در نتیجه شرکت کلا از بین رفت.

من هم زمان با این تایم که حدود 5 ماه بود این شرکت حضور داشتم، زمان امتحانات پایان ترم دانشگاهم بود و اصلا قبول نکردم برای شرکت کاری کنم و شاید یکی از حسرت های من هست که کاش اون زمان رو دست گرفته بودم. شاید یک سری چیزها از دست رفته بود اما آدم ها و تیم عالی داشتیم که خوب مدیریت نشد یا هرچی. حتی توی این استارتاپ ویکندها بدون شرکت کردن اسم شرکت ما گفته شده بود یعنی نشون میداد اسم و رسم خوبی بهم زده بود ولی متاسفانه نشد که بشه.

دلیل این حسرت من یک چیز دیگه ای هم هست : زمان امتحانات دو سه تا شو رفتم ولی چون یکی از درس ها استاد تعیین کرده بود سه جلسه غیبت کلا صفر میده درس رو منم تو محاسباتم اشتباه کردم و چهار جلسه شد و استاد گفت نه میزارم حذف کنید نه میزارم امتحان بدین فقط صفر میدم اونم چه درسی (خدا لعنتش کنه) اندیشه. خدایی استاد اینقدر بی شعور عاخه . ببخشید ولی هنوز حرص میخورم .

چون هم استاد ما زحمت کشیده بود حذف کرده بود منم گفتم گند میخوره به معدل و ترم یک کارشناسی بودم گفتم میرم انصراف میدم ولی باز زحمت اساتید داخل دانشگاه که رفتم مشورت نگفتن شما میتونی ادامه بدی و حذف ترم کنی نه کلا انصراف و دوباره کنکور و دوباره از اول. چون برای انصراف شما یک ترم بعدی هم باید هزینه رو بدی و پرونده رو بگیری.

منم رفتم تسویه کردم فکر میکنید داخل پرونده چی بود؟ فقط یک عکس سه در چهار کوچیک 😐

اصلا اصل کاردانی و دیپلم من براشون ارسال نشده بود.

فریلنسر شدم

خلاصه که بماند دیگه اوضاع روحی یکم بهم ریخته بود ولی دیگه حوصله کار تو شرکت های دیگه رو نداشتم و تجربه خوبی برای کار داشتم و شروع کردم به تبلیغ . البته بازم کار دستم بود چون قبلش تو پونیشا با دو سه نفر آشنا بودم کار میفرستادن برام.

اون زمان تبلیغ یه روش خاص دیگه ای بود به نسبت الان. مثلا ایمیل و اس ام اس مد شده بود که من استفاده نکردم اصلا. پونیشا و سایت های فریلنسری (البته اون موقع فقط پونیشا و یک سایت دیگه بود که خیلی معروف نبودن الان حداقل 10تا میشه سایت نوشت که همشون کار میگیرن و فعال هستن)

خود سایت : خیلی رقابت زیاد نبود و زود میشد اومد بالا و فروش داشت.

تبلیغ تو سایتهای نیازمند هم خیلی جواب میداد و خیلی چک میشد و مشتری میاورد. البته تبلیغ دادن و آدرس سایت داخل این سایتها هم خیلی برای سئو خوب بود که الان تازگی من سمت سئو رفتم برای برندسازی سایت خودم اگر اون سایتها اسپم اسکور بالایی داشته باشه یا اصلا بی دلیل همه جا اسمت باشه دیگه نقطه منفی حساب میاد ولی قبلا خیلی مثبت بود.

روش بعدی هم تبلیغ تو گروه های تلگرامی عاااااااااااااااللللللللییییییی بود یعنی بگم شما میتونستی حداقل روزی سه چهارتا کار بگیری و تحویل بدی (البته آماده و سرعت خوبی داشته باشی)

روش دیگه هم تبلیغات تلفنی بود که برای شرکت ها میصرفید نه شخص.

و دیگه روش آخر که یادم هست : تبلیغ و بنر تو سایتهای پر بازدید مثلا بیتوته و امثالش مال اون زمان هستن .

اما الان دیگه همه چیز دست سوشال مدیا هست . نمیگم بقیه اصلا کاربرد نداره همه پلت فرم های بالا که گفتم هنوز هستن ولی به اندازه سوشال کاربردی نیستن. اون زمان فیسبوک و گوگل پلاس خیلی کاربرد داشت که الان زیاد نیست مگر ایرانی های خارج ایران .(البته گوگل پلاس عزیز هم که کلا الان از بین رفته)

در کل سوشال مدیا یا همین شبکه های اجتماعی اون زمان هم بود ولی مثلا الان بازخورد صد در صدی نداشت و به پیچیدگی الان هم نبود شاید هم افراد فرق کردن .

حالا روش های کار گرفتن رو که گفتیم برای فریلنسر ها :
چند تا از مزایا و معایب فریلنسری هم بگیم :

فریلنسر در واقع یعنی دورکار یا آزادکار یعنی همون کار در منزل نسل قدیم . که خودش کار میگیره و همه رو انجام میده البته میشه تو یک تیم هم باشید مثلا یک بخش از کار رو بگیرین و فقط همونو براش مشتری پیدا کنید و داخلش مهارت پیدا کنید . کلا فریلنسری بیشتر برای کارهای طراحی و کدنویسی و تایپ و کارهایی که با کامپیوتر میشه انجام داد گفته میشه.

اول از همه که خب شما آقای خودت هستی و خودت کار میگیری و با مشتری صحبت میکنی و زمان و مکان همه چیز دست خودته هر چقدر اینا مزیت حساب میشه همش معایب هم هست.

اکثرا افراد آخر شب یا شب تا صبح کار میکنن که بدترین کار هست من کسیو میشناسم میگفت دیگه اینقدر این کار رو انجام داده بود نزدیک بوده چشمهاشو از دست بده و کلی دکتر رفته تا بیناییش خوب بشه.

زمان بندی کردن کارها و به اندازه کار گرفتن خیلی مهمه و اگر مشتری ناراضی باشه عملا هیچ کاری نکردین چون هیچی مهمتر از رضایت مشتری نیست که برات مجدد مشتری بیاره حتی شده سه سال بعد ولی مهمه

در کل اگر بیشتر قسمت ها رو خودتون انجام بدین و تمیز تحویل بدید با زمان مناسب (میشه یک نقطه قوت ) دیگه روزمرگی و مسافرت هم میتونید برید و لذت ببرید به شرط تعهد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *